گاهی آدم نیاز دارد نفهمد ،
نیاز دارد میانِ کوچه های علی چپ
لِی لِی بازی کند،
نیاز دارد بستنی قیفی بخرد، و بدون مراعات و ترس از قضاوتها ، لیس بزند.
یا گاهی روی جدول های خیابان راه برود،
آدم نیاز دارد گاهی سر به هوا باشد..
بلند بلند بخندد،
تابغضش گرفت، بزند زیر گریه و با مشتهایش پلکهای خیسش را پاک کند..
درست شبیه کودکی اش...!
آدم است دیگر...
ﺑﯿﺎ و ﮔﺎﻫﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭو به ﮐﻮﭼﻪٔ ﻋﻠﯽ ﭼﭗ ﺑﺰﻥ
ﺗﻮﯼ ﮐﻮﭼﻪٔ ﻋﻠﯽ ﭼﭗ نفس بکش
ﺭﺍه ﺑﺮﻭ
ﺳﻮﺕ ﺑﺰﻥ
عشق کن
توی کوچهٔ علی چپ سر به هوا شو
آواز بخوان
از نوع کوچه بازاری اش
بذار زندگیت رنگی دیگر بگیرد
بی خیال بایدها و نبایدها
قید و بندها
قاب و قالب ها
باورکن کوچهٔ علی چپ هم برای خودش عالمی داره ... :)
شنبه سی ام فروردین ۱۳۹۹ | 16:39 | :)